بسیاری از افراد بر این باور هستند که واژه سفر و گردشگری مترادف هم هستند و هیچ تفاوت قابل توجهی بین سفر و گردشگری وجود ندارد، اغلب اوقات نیز از این کلمات به جای یکدیگر استفاده میکنند. اما اگر عمیق به این مسئله نگاه کنید، تفاوت اصلی بین آنها را درک خواهید کرد.
افرادی که سفر میکنند به دو دسته تقسیم میشوند: جهانگردها “traveller” و گردشگرها “tourist”.
سفر به طور کلی به حرکت از یک مکان به مکان دیگر گفته میشود که اغلب شامل تغییر منظره یا رفتن به مقصدی متفاوت است. این یک اصطلاح گسترده است که شامل هر شکلی از حرکت میشود، خواه به دلایل تجاری و شخصی یا خواه بهخاطر لذت بردن از اوقات فراغت باشد.
از سوی دیگر، گردشگری به طور خاص به فعالیتهای افرادی گفته میشود که برای تفریح، استراحت یا اهداف تجاری به مکانهایی خارج از محیط معمولی خود سفر یا در آنجا اقامت میکنند. این کار شامل بازدید از جاذبههای توریستی، درگیر شدن در تجربیات فرهنگی، کاوش در مقاصد جدید و شرکت در فعالیتهای خاص مکان مورد بازدید است. گردشگری اغلب شامل عناصری مانند اقامت، گشت و گذار، سرگرمی، تجربه فرهنگی، غذا و سنتهای محلی است.
در اینجا به چند مورد از ویژگیهای متفاوت این دو دسته اشاره میکنیم:
1 – توریست گشت و گذار میکند و جهانگرد همرنگ مردم بومی میشود
پایه سلفی، ایستادن کنار پیاده رو در حالی که به نقشه چشم دوختهاند، جوراب با کفش راحتی … همگی با چنین توریستهای تابلویی روبرو شدهایم و افراد محله به راحتی میتوانند یک توریست را در بین خودشان تشخیص دهند. توریستها از طریق انجام رفتارهای ناهنجار اجتماعی توجه همه (در بیشتر مواقع بار منفی) را به سمت خود جلب میکنند.
جهانگرد یا مسافر تمام تلاش خود را بکار میگیرد تا بتواند با افراد بومی ارتباط برقرار کند. یک جهانگرد بدون برنامهریزی از تماشای مکانهای جذاب لذت میبرد و بنظر میرسد محیط اطراف را میشناسد و با آشنایی کامل به مکانهای مختلف میرود (حتی اگر شناختی نداشته باشد). این دسته از افراد مانند افراد محلی و بومی لباس میپوشند و خودشان را همرنگ و هم شکل جامعه محلی نشان میدهند و در تلاش هستند تا با هنجارهای اجتماعی آنها نیز سازگار شوند.
2 – توریست به دنبال غذای شناخته شده و جهانگرد به دنبال خوراکهای محلی
توریست فقط غذای باب طبع خود را استفاده میکند، غذایی که قبلا خورده و آشنایی دارد و اغلب به زنجیره غذاهای محبوب اهمیت میدهد. جهانگرد میداند که غذا جزئی از فرهنگ بومی و رابطی برای درک بهتر فرهنگ جامعه میزبان است. برای ارتباط با این فرهنگ جهانگرد راحتی و تمایلات را کنار میگذارد تا بتواند از غذاهای محلی و سنتی لذت ببرد و فرهنگ کشور میزبان را تجربه کند.
توریست ترجیح میدهد در مکانهایی که تسهیلات رفاهی وجود دارد در آسایش و راحتی گشت و گذار کند و فقط از چشم اندازهای محبوب شهرها، جاذبهها و مقصدهای اصلی توریستی دیدن میکند. این افراد هیچ تلاشی برای ارتباط و ملاقات با افراد دیگر، یا غیر از هم سفرهای خود، ندارند.
بر عکس یک توریست، جهانگرد در تلاش است تا با افرادی از تمام نقاط دنیا ملاقات کند. جهانگرد سعی میکند با افراد محلی صحبت کند تا بلکه راز و رمز و مکانهای با ارزش و قدیمی شهر را بیابد یا داستانهای منحصر به فردی را گوش کند که در کتابهای سفر نمیتوان یافت. این دسته از افراد میدانند که افراد محلی جزئی از بهترین منابع برای کمک به کشف مکانهای جدید هستند.
4 – توریست، لباس راحتی و جهانگرد علاوه بر راحتی، لباسی به سبك رايج تن میکند
توریست به شکل همیشگی لباس میپوشد و اغلب لباسهای راحتی در سفر به همراه دارد. گاهی اوقات ممکن است این انتخاب نامرسوم باشد و مهمتر اینکه شاید توهینی به هنجارهای فرهنگی یا دینی کشور میزبان تلقی شود.
جهانگرد دقت بیشتری در انتخاب نوع لباس دارد و لباس مورد پسند جامعه محلی را در کوله پشتی جای میدهد و میداند که سبک و راحتی لباس به هم مرتبط هستند. جهانگرد یا مسافر از همراه داشتن لباسهای کاربردی، متداول و شیک با رعایت هنجارهای فرهنگی مطمئن هستند.
5 – توریست از زبان مادری استفاده میکند، جهانگرد در یادگیری زبان محلی تلاش میکند.
توریست فقط زبان مادری را بکار میگیرد و به ندرت تلاش میکند تا از زبان محلی استفاده کند. جهانگرد در تلاش است تا بتواند حداقل چندین واژه کلیدی و عبارتهای کاربردی را برای استفاده در سفرهای خارجی یاد بگیرد. این دسته از افراد نحوه ادای کلمات سادهای همچون “سلام”، “ممنونم” و “لطفا” را میدانند، و مهمتر اینکه بکار بردن این قبیل واژهها، هنگام سفر به کشوری با زبان متفاوت، تاثیر مثبتی دارد.
6 – توریست سوغاتی گران قیمت و جهانگرد سوغاتی ارزشمند میخرد
توریستها به راحتی فریب خورده و پول زیادی در مغازههای سوغات محلی خرج میکنند با این تصور که لوازم موجود در مغازههای محلی کشور میزبان، بسیار معتبر است.
یک جهانگرد زمان بیشتری به انتخاب اختصاص داده و به دنبال گنجینهها و جواهرات محلی میرود. این افراد میدانند که جستجو و یافتن اشیاء با ارزش کمی طول میکشد و چیزهای با ارزش و نفیسی خریده و به خانه میبرند.
7 – توریست به نقشهها اکتفا و جهانگرد به هوش و غریزه اغتماد میکند
توریستها برای یافتن مناظر محبوب و رفتن از چشم اندازی به جاذبهای دیگر، به نقشهها اکتفا میکنند. به همین دلیل اغلب ماجراجویی در بین این افراد دیده نمیشود و در جستجوی مکانی گم نمیشوند.
جهانگرد با عمل به غریزه طبیعی به مکانهای مختلف رفته و سیاحت میکند. گفتنی است که اعتماد به غریزه به معنای عدم استفاده از نقشههای گوگل نیست بلکه این دسته افراد از گم شدن، ماجراجویی و تجربه چیزهای زیبایی که شاید تا به حال ندیده باشند ترسی ندارند.